آخراین راه کجاست؟
ته این جاده ناپیداست!
به کجا مى رسد آخر ته این جاده عشق؟
کوله بارم در دست!
قلبم از شدت عشق...درتکاپووتپش!
به کجا خواهم رفت؟
به دیارى که همین نزدیکى ست!
یا به انتهاى تنهایی خویش؟
زکه بایدپرسید؟
خانه ى دوست کجاست؟
ته این جاده ناپیداست!
چه شتابى ست به راه؟
چه خیالى ست به سر؟
درپى خانه دوست به کجا مى روم آخر....؟
.
من موندم خواستن لطفشونو نسبت بما بگن یا دام هاى عزیز...شما چى فکر مى کنین:-D
سخت است که او اشک هایت را بعد از دیدنشان درک کرد اما من از راه دور و بدون دیدنشان قطره قطره درک کردم و با آهنگ اشک هایت همراه شدم...
اما تو باز هم او را همدم دردهایت دانستی...
انصاف هست یا نه!؟نمی دانم!
اما آرزو دارم تا آخرعمر قدر تمام دانه های اشکت را بداند...
کارى از دوست گلم الهام جون.عزیزم مرسى:-)
کاش باران ببارد
بر دلهاى خفتگان بیدار
برچشمان باز در حقیقت بسته بر حقایق
کاش باران ببارد
برسرکودکان بى گناه دریغ شده از محبت
برسرگل هاى زیباى له شده زیر پاى ستمگر زندگى
برمنجیان عدالت و مجریان ناعدالتى
کاش باران مى بارید
برسرتمام درد هاى کودک مظلوم
باران عدالت.باران رحم.باران زندگى
کاش باران مى بارید
باران زندگى بى تشویش در روزگار پر آشوب
باران عدالت در دوران ناعدالتى زمین
کاش ببارد باران.....
خوشبختى یعنى...
داشتن دوستاى خوب.یه روز خوب بیرون باهم دیگه.کلى خوراکى هاى خوشمزه و بازى باهم.کلى شوخىو دنبال هم دویدن به رسم روزاى بچگى و در اخرکلى خستگى براى همه.کلى عشق و دوست داشتن باوجود تموم خستگى ها...:-)به سلامتى همه ى دوستاى واقعى و کلى روزاى خوب....
